http://azarkhoosh2010.ParsiBlog.com جاذبههای طبیعی [ویرایش]ییلاقات دلفارد یکی دیگر از ییلاقات استان کرمان، ییلاقات دلفارد میباشند که از توابع جیرفت به شمار میآید و در 30 کیلومتری مسیر جیرفت - ساردوئیه قرار گرفته و جاده آن آسفالتهاست. دلفارد از مراکز مهم پرورش زنبور عسل و تهیه عسل است. ییلاقات درب بهشت ( درب مزار ) این ییلاق در مرکز بخش ساردوئیه از بخشهای شهرستان جیرفت در مسیر جاده راین به جیرفت و بافت قرار دارد. فاصله مرکز بخش ساردوئیه تا کرمان 160 کیلومتر است. در بهشت که به آن دوره بهشت نیز میگویند، در تابستان مرکز ییلاق عشایر کوچرو رودبار است. ساردوئیه پوشیده از درخت و جنگل است و چشمههای آب آن در هر گوشه میجوشد. ییلاقات اسفندقه ناحیه خوش آب و هوای اسفندقه در 72 کیلومتری جیرفت و بافت قرار گرفتهاست و لذا بوتههای اسفند آن نیز معروف است. اسفندقه یک بنای با ارزش تاریخی به نام مقبره میر حیدر یا گور خانه دارد که از دوره صفوی به یادگار ماندهاست. آب معدنی آن به آب بادگشیدکی معروف است و برای امراض پوستی و مفصلی مورد استفاده قرار میگیرد. این کوه با ارتفاع 4048 متر در 105 کیلومتری شمالغربی جیرفت قرار دارد و دومین قله از کوههای هزار است که سرچشمه رودهای رود رو و هلیل رود میباشد. از ارتفاعات مهم این کوه قله (دندانه هنزا) است که در غرب روستای هنزا قرار دارد و حدود 3650 متر ارتفاع آن میباشد. جیرُفت را از سه جهت کوهستانهایی به ارتفاع 4000 متر احاطه کردهاند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه هرمز در خلیج فارس سرزمین هموار دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آوردهاست، از مسیر گردشهای جهانگردان و نیز تحقیقات باستانشناسی به دور ماندهاست. بیشتر تحقیقات در منطقه میانرودان انجام شدهاند. بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناختهای در جلگه هلیلرود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشا میگیرد. ویژگی منحصر به فرد این گلدانهای حجاری شده که در آن سیر تکوین جهان، انسانها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شدهاست، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمیگذارد. به نظر میرسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای میانرودان در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهادهاست و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین سده تقدم زمانی مییابد. دانشگاهها [ویرایش]جیرفت یک شهر تمام عیار دانشگاهی است که تعداد 20 هزار دانشجو در این شهر در حال تحصیل اند و40 هزار نفر نیز فارغ التحصیل شده اند.[24]
هتل ها [ویرایش]
حمل و نقل [ویرایش]شهری [ویرایش]حمل و نقل شهری در جیرفت با تاکسی و اتوبوس های شرکت واحد صورت می گیرد. بین شهری [ویرایش]پایانه مسافربری و فرودگاه جیرفت حمل و نقل بین شهری آن را بر عهده دارند. رسانه ها [ویرایش]مطبوعات [ویرایش]
سایتهای خبری و تحلیلی [ویرایش]
بیمارستانها و مراکزدرمانی [ویرایش]شهر جیرفت دو بیمارستان دارد که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی جیرفت می باشند.
منابع [ویرایش]
نوشتاری از: آنیس (Agnes) کازوناو در گاهنامه La vie شماره 3033، 16 اکتبر 2003، مترجم :رضا مصطفی زادگان، برگرفته از مجله الکترونیکی فرش ایران
90/12/14::: 11:22 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
برای شهرنشینی باستانی به این نام به تمدن جیرفت بروید. جیرُفت شهری است در استان کرمان. این شهر مرکز شهرستان جیرفت است. جمعیت شهر جیرفت بنا بر سرشماری سال 1385 مرکز آمار ایران، برابر 95?031 نفر است.جیرفت یکی از بخش های شهرستان بم بود با نام بخش سبزواران[1] وجه تسمیه [ویرایش]جیرفت از دو کلمه (جیر) به معنی پست و پایین و (افت) به معنی افتاده تشکیل شدهاست و به طور کلی جیرفت به معنای (جلگه پست آبرفتی) است.ونظر دیگر اینکه "جی" مخفف جوی آب نام داشته و"رفت" فعل ماضی از مصدر رفتن وروییدن وپاک کردن است که گفته می شود این شهر در گذشته به وسیله سیل مهیبی ازبین رفته که پس از آن گفته شده "جی رفت" پیشینه جیرفت [ویرایش]پیش از اسلام [ویرایش]مدتها تصور می شد که کهن ترین تمدن جهان در سومر عراق پای گرفته است ; اما کشف یک زیگورات (معبد) با قدمت بیش از پنج هزار سال، آثار سنگی بسیار و همچنین کتیبه های آجری به خطی ناشناخته از منطقه جیرفت باعث شد باستان شناسان درباره ی دانسته ها و ادعاهای پیشین خود تجدید نظر کنند. در این زمان تمدنی کشف شد که قدیمی تر و وسیع تر از تمدن بین النهرین بوده است همچنین مطالعات و کاوش ها نشان می دهد که جیرفت بزرگ ترین مرکز تجاری جهان بوده است". شرایط مطلوب آب و هوایی در جیرفت و وجود انواع محصولات کشاورزی موجب شد تمدنی در این منطقه شکل بگیرد که در دوره باستان بهشت جهان محسوب می شده است".[2] آنان با بررسی دوباره ی کتیبه هایی که از پیش در مناطق مهم باستانی کشف شده بودند، سعی کردند اطلاعات بیشتری درباره ی این تمدن عظیم و ناشناخته به دست آورند و در نهایت پس از تحقیقات فراوان، به تعدادی کتیبه دست یافتند. در یکی از این اسناد که از خرابه های شهر اوروک (در جنوب بین النهرین) به دست آمده است، داستان کشمکش میان پادشاه سومر با فرمانروای سرزمین ثروتمندی به نام ارت ثبت شده بود و در کتیبه دیگر، پادشاه سومری سعی کرده بود با گذر از شهر شوش و 7 رشته کوه، به سرزمین ارت حمله کند. بررسی دقیق این کتیبه ها و آثار کشف شده این فرضیه را به اثبات نزدیک می کند که شهر افسانه ای و گمشده ی ارت که در شرق ایران قرار داشته، به احتمال زیاد همان شهر جیرفت است.[3]
پروفسور هالی پیتمن، عضو گروه باستانشناسی تمدن جیرفت می گوید: (( در آمریکا از کاوشهای جیرفت، به عنوان بزرگترین طرح باستانشناسی خاورمیانه یاد میشود. در فرانسه، انگلستان، ایتالیا و دیگر کشورهای جهان نیز اهمیت تمدن جیرفت پذیرفته شده و بحثها بیشتر روی جزئیات آن است، مقالات و پژوهشهای درج شده در نشریات و مجلات معتبر و چاپ کتابهای متعدد، تاییدکننده این رویکرد است. بسیاری از پژوهشگران، مورخان و کارشناسان اعتقاد دارند اگر در 50 سال آینده قرار است اتفاق مهمی در باستانشناسی جهان رخ دهد، به یقین در جیرفت و منطقه جنوب شرقی ایران خواهد بود.)) [5] در حمله اسکندر به ایران طبق گفته اریستوبولوس اسکندر در گذر از هند به فارس ، از این منطقه گذر کرده است و در جیرفت با نئارکوس در یاسلار خود دیدار داشته و از آبادانی شهر ، منطقه و کاخ ها و نیایشگاههای آن نام می برد. پس از اسلام [ویرایش]جیرفت در زمان خلافت عمر، خلیفه دوم (سال 23 هجری قمری) به دست اعراب(به فرماندهی سهیلبن عَدی) فتح شد. جیرفت در این زمان مرکزِ ولایت کرمان بهشمار میرفت. [6] بار دیگر در زمان خلافت عثمان، خلیفه سوم (23ـ 35 هجری قمری) مجاشع بن مسعود سُلَمی آن را گشود.[7] در سده اول، ولایت کرمان، به ویژه شهر جیرفت، از عمدهترین مراکز خوارج بهشمار میرفت و مُهَلّب بن ابیصُفره اَزْدی، در سال 77 هجری قمری در آنجا با خوارج جنگید که منجر به شکست و رانده شدن آنان از جیرفت شد.[8] درسال 130 هجری قمری، جیرفت نبردگاه عامر بن ضُباره با شَیبان بن عبدالعزیز یشکُری، به سبب مخالفت شیبان با مروان بنمحمد، آخرین خلیفه اموی، بودکهبهشکستشیبانانجامید. تا قرن سوم هجری جیرفت محل نزاع و کشمکش مخالفین علیه حکومت مرکزی بود. تا اینکه یعقوب لیث صفاری و برادرش عمر، پس از سرکوبی اهالی جیرفت و قوم کوفچ، آنجا را تسخیر کرد. مقارن حکومت صفاریان، بر آبادانی جیرفت افزوده شد. [9] شاید بتوان بیشترین اهمیت جیرفت را در این دوره و حتی پس از آن، قرارگرفتن شهر در محلاتصال دو راه اصلی دانست: یکی راه هندوستان از طریق جالق، و دیگری راه خلیجفارس، از طریق بندرعباس. در این زمان کالاهای تجاراز قُمادینِ جیرفت به دیگر نقاط کشورصادرمیشد. جیرفت در سده چهارم، مجمع تجار، بزرگتر از اصطخرِ فارس و بسیار آباد بود. دژی با چهار دروازه به نامهای شاپور، بم، سیرجان و مصلی داشت و دارای مسجدجامع، بازار، حمامهای پاکیزه، میوههای سردسیری و گرمسیری چون خرما و جوز و ترنج، و معادن بسیار، به ویژه نقره، بود و در جویهای آن زر یافت میشد. [10] جغرافینویسان این دوره، از دیورود (هلیلرود)» در جیرفت، که قدرت گرداندن شصت آسیاب را داشت مطالبی آوردهاند. [11] کوره جیرفت دارای شهرهای بسیار بود و شهری به نام هرمزملک، (نباید آن را با هرمزکنونی یکی دانست) متعلق به دوره ساسانی، در راه جیرفت ـ بم قرار داشت. [12] پس از عمر و لیث بعد از مدتی سامانیان جیرفت را در تصرف داشتند. درسال 324 هجری قمری، جیرفت که همچنان مرکز ولایت کرمان محسوب میشد، بهدست معزالدوله دیلمی افتاد. درسال 360 هجری قمری عضدالدوله دیلمی آنجا را تصرف کرد. در زمان تسلط آل بویه بر جیرفت این شهر مرکزیت سیاسی زمستانی را مانند دوران سلجوقی داشتهاست.[13] مرگ عضدالدوله و ضعف آل بویه تا قرن پنجم هجری زمینه را برای تهاجم بیگانگان به جیرفت فراهم نمود. درسال 390 هجری قمری ابونصربن عزالدوله بختیار (از امرای دیالمه) و سپس بهاءالدوله (فرزند عضدالدوله) و سال بعد طاهربن احمد صفاری (حاکم سیستان) جیرفت را تسخیر کردند. در اواسط سده پنجم، به سبب ضعف امرای دیلمی، بیشتر نواحی کرمان و از جمله جیرفت را اقوام کوفچ غارت میکردند. در سال 443 هجری قمری شخصی به نام ملک قارود پسر چغری بیگ سلجوقی به جیرفت حمله کرده و با مقاومت کوچ نشینان کوفچ روبرو شده و کوفچیان سخت در مقابل او مقاومت کردند. اینها مردمانی بودند که به واسطه پناهگاههای سخت به کسی باج نمیدادند. ولی در نهایت ملک قارود با حیله آنها را شکست داد. ملک قارود پس از قلع و قمع طوایف قفص (کوچ) و استیلای بر عمان و سواحل خلیج فارس و ایجاد امنیت در جیرفت، پایتخت قشلاقی خود را در سه ماه زمستان تا اردیبهشت ماه به مدت چهار تا پنج ماه در جیرفت انتخاب کرد. زیرا این منطقه بسیار آباد و حاصلخیز بودهاست. در دوره حکومت سلجوقیان، بهویژه در دوره محمدبن ارسلانشاه بر آبادانی جیرفت افزوده شد و به دستور وی کاروان سراها، مساجد و مدارس بسیاری درجیرفت احداث شد.[14] در همین دوره برای نخستین بار از شهرکی بهنام قُمادین یاد شده [15] کهآن را محلهای خارج از شهر و مسکن عمده تجار خارجی دانستهاند، قمادین مخزن نفایس چین، ختا، هندوستان، حبشه، زنگبار، روم، مصر، ارمینیه، آذربایجان، ماوراءالنهر، عراق، خراسانوفارس بود. [16] جیرفت تا اوایل نیمه دوم سده ششم، شهری نیکو بود و امالقرای کرمان محسوب میشد. [17] بعد از ارسلانشاه و جانشینان او، دوران فترت و سستی حکومت سلجوقیان شروع شد. در سال 562 هجری قمری به سبب شایع شدن بیماری و مرگ، طغرل شاهبن محمد و ترکان و غلامان شهر را غارت کردند. [18] طغرل شاه بیشتر دوران سلطنت را به دلیل علاقه به جیرفت در این شهر گذرانده بود. در بیستم فروردین سال 565 هجری قمری در همین شهر وفات یافت. بعد از مرگ طغرل شاه در اثر رقابت و جنگهای فرزندان وی جیرفت رو به ویرانی نهاد، چنانکه درسال 566هجری قمری، بهرامشاه، قمادینِ جیرفت را غارت و شهر و روستاهای آن را ویران کرد. [19] این اختلافات و جنگهای خانگی باعث شد، غزها در نبردی سپاه کرمان را در باغین شکست دادند و متوجه جیرفت گردیدند. در سال575 هجری قمری آنها بدون برخورد با هیچ مانعی جیرفت را به تصرف درآوردند و با حملهای وحشیانه جیرفت را به کلی نابود کردند. چنانکه محمدبن ابراهیم در تاریخ سلجوقیان و غزها(ص 137-129) نوشتهاست: و بیچاره اهل جیرفت، غافل و بیخبر ناگاه به سرایشان فرود آمدند و صد هزار نفس را به انواع تعذیب و شکنجه هلاک کردند و سر در ولایت نهادند و هر کجا ناحیتی معمور بود یا خطهای مسکون دیدند، آثار آن مطموس و مدروس گردانیدند. پس از آن جیرفت مدتی، در دوره ملک دینارغز در آرامش نسبی به سر برد. در آن دوره، دارالملک کرمان بود و به دلیل آب و هوای مطبوع لقب جَنَّه اَرْبَعَةِ اَشهُر (بهشت چهار ماه) داشت. [20] در سال 600 هجری قمری، امیرقطبالدین مبارز، از ملوک شبانکاره، دور جیرفت حصار کشید و قدرت دفاعی شهر را بالا برد. درسال 619 هجری قمری، منطقه به دست قراختاییان افتاد.[21] شهر جیرفت بر اثر حمله مغولها، درسال 621 هجری قمری به کلی ویران شدجیرفت قبل از حمله مغول یکی از شهرهای آباد و ثروتمند جهان اسلام بود. [22] در اواسط قرن هفتم، که مارکوپولو از جیرفت دیدن کرده، از ویرانی آن به دست تاتارها (مغول) گزارش داده و نام شهر جیرفت (یا شاید قمادین) را «کاماندو» و ناحیه مجاور آن را «رئوبارل» (رودبار) ضبط کردهاست به گفته وی (همانجا)، برخی از شهرهای ناحیه، از ترس حمله دزدانِ قبیله قراوناس (ظاهراً ساکن مکران)، با دیوارهای بلند گلی محصور شده بودند. از حوادث مهم دوره صفوی، حمله بلوچها به جیرفت و غارت آنجا بودهاست.[23] پس از نابسامانیها و کشمکشهای دیگر حکمرانان بر منطقه جیرفت و در اواسط حکومت صفوی مردم جیرفت رفاه و آسایش بیشتری کسب کردند. در دوران زند جیرفت بدون حادثه مهم و قابل توجهی زمان را پشت سر گذاشت در دوران قاجار جیرفت مجددا رو به آبادانی گذاشتهاست. با انقراض حکومت قاجار و روی کار آمدن رضاخان و دوران فترت، حد فاصل قاجار و پهلوی در جیرفت ناامنی و غارت اموال مردم شروع شد. و بر اثر کمی باران و آب این منطقه طی سالهای (1340 تا 1342) دچار خشکسالی و قحطی شدیدی گردید. مراکز باستانی و تاریخی [ویرایش]این مقبره یادگاری از دوره صفویه میباشد که در باغی بسیار زیبا و محصور از درختان مختلف، در اسفندقه جیرفت قرار دارد. نقشه گنبد آن از داخل چهارضلعی و در مراحل بعد به هشت طاقنما تبدیل شده و گنبد مدوری بر روی آن احداث گردیدهاست. قلعه سموران عنبرآباد قلعه سموران از سنگهای مرمر متمایل به قرمز ساخته شده و در فاصله 3 کیلومتری شمالغربی روستای رودفرق شهرستان عنبرآباد بر بلندای کوهی احداث شدهاست. چاه نسبتاً عمیق قلعه با گذشت قرون متمادی و آسیبهای فراوان هنوز عمق خود را حفظ کرده و طریقه سنگ چینی کنارههای آن بسیار جالب توجه میباشد. ساختمان این قلعه به قرون قبل از اسلام تعلق دارد، اما در قرون اولیه اسلامی بازسازی شدهاست و در دوران حکومت سلجوقیان قلعه مشهوری بودهاست. این قلعه به علت استحکام و موقعیت طبیعی منطقه شباهت زیادی به قلاع اسماعیلیه دارد.
90/12/14::: 11:20 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
جیرفتکهن ترین تمدن شرقوبهشت فراموش شده باستان شناسان
الحق که بهشت باستان جیرفت است/تصویر بهار بیخزان جیرفت استبا خط خودش نوشته بینالنحرین/آغاز تمدن جهان جیرفت است
در جنوب شرقی ایران در استان کرمان، شهری به نام جیرُفت قرار گرفته است که از سه جهت کوهستانهایی به ارتفاع 4000 متر آن را احاطه کردهاند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه «هرمز» در خلیج فارس راه گریزی دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آورده است، از مسیر گردشهای جهانگردان و نیز تحقیقات باستانشناسی به دور مانده است، تحقیقاتی که عمدتاً بر روی منطقه میانرودان واقع در هزار کیلومتری آن متمرکز شده اند. تا این که سرانجام بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناختهای در جلگه هلیلرود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشا میگیرد. ویژگی منحصر به فرد این گلدانهای حجاری شده که در آن سیر تکوین جهان، انسانها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شده است، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمیگذارد. به نظر میرسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای میانرودان در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده است و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین سده تقدم زمانی مییابد.جیرفت از شمال به کرمان، از خاور به بم، از جنوب به کهنوج و از باختر به بافت محدود میشود. به عقیده مورخین و جهانگردان شهر قدیمی جیرفت در اثر سیل نابود شده است. خرابه های شهرقدیمی جیرفت را که به عهد دقیانوس نسبت داده اند، در یک کیلومتری جیرفت فعلی (سبزواران) قرار داشته و از این خرابه ها سکه و آثار عتیقه بسیار به دست آمده است. جیرفت از دو کلمه ‹‹جیر›› به معنی پست و پایین و ‹‹افت›› به معنی افتاده تشکیل شده که به طور کلی به معنای «جلگه پست آبرفتی›› می باشد. این سرزمین دیرپای کهن به علت درختان سر به فلک کشیده و انواع محصولات گرمسیری و سردسیری به ‹‹هند کوچک›› معروف شده است. نام جیرفت در سال 35 هـ . ق برای اولین بار به دلیل تصرف آن توسط مجاشع بن مسعود در تاریخ ثبت و از آن به بعد نیز از آن شهر نام برده شده است. ابن حوقل درقرن چهارم هجری از جیرفت به نام شهری بزرگ که سه فرسخ درازای آن بوده و یکی از مراکز مهم خراسان و سیستان محسوب می شده و محصولات نواحی گرمسیری و سردسیری در آن به عمل می آمده یاد کرده است. بنا به گفته مقدسی جیرفت از استخر بزرگ تر بوده و خانه های آن را از خشت با پایه های سنگی بنا کرده بودند. به استناد گفته یاقوت حموی، جیرفت ‹‹جرودس›› نام داشته است. جیرفت قبل از حمله مغول یکی از شهرهای آباد و ثروتمند جهان اسلام بود. شاه راهی که از خلیج فارس و بندر هرمز عبور می کرد و راهی که از هندوستان و از طریق جالق امتداد می یافت درجیرفت به هم متصل می شد. کالاهای تجارتی که از هندوستان به ایران صادر می شد از جیرفت به سایر شهرهای ایران توزیع می گردید. مارکوپولو تاجر و سیاح ونیزی از این شهر به نام ‹‹کامادای›› یاد کرده است. ظاهرا در زمان عبور وی این شهر به کلی ویران شده بود.
فرهنگی کهن تر از فرهنگ سومری آیا میتوان هلیل رود را گهواره بشری دانست. شاید اگر اطلاعات مربوط به این تمدن در جلسه «باستان شناسی» منتشر نمیشد، برخی گمان میبردند که این مساله، برای فریب و اغفال افکار عمومی منتشر شده است. ژان پرو، ریاست افتخاری بخش تحقیقات CNRS که در فاصله سالهای 1978 _ 1969 در شوش به حفاری پرداخته است، کشف آثار فوق در جیرفت را به مانند بمبی دانسته است که جهان را به تکان در آورده است. وی میگوید: «منطقهای که پیشتر تصور ما بر این بود که کسی جز چادرنشینان و گلههای دام آنها در آن سکونت نداشت، به واقع قلب تمدنی بوده ا ست که به شکل شگفت انگیزی پیشرفته بود. در این منطقه جمعی انبوه زندگی میکردند که واجد سلسله مراتب اجتماعی بودند. آنها دیدگاه و نگرش خاص خود را نسبت به جهان داشتند که موجب شده بود نسبت به دیدگاه سومریان هیچ گونه حسادتی نداشته باشند. از این پس جیرفت را باید مبدا تاریخ دانست و سایر تمدنها را باید با استناد به آن و به صورت قبل و یا بعد از تمدن جیرفت سنجید.» ژان پرو یکی از افرادی بود که در 15اوت سال 2003 به دعوت دولت ایران برای شناسایی آثار اعجاب بر انگیز مشکوفه از جلگه هلیل رود به ایران سفر کرد: این آثار عبارت بودند از صدها گلدان از جنس کلوریت Chlorite که بر روی بدنه آنها نقوشی از گیاهان، تصاویر انسانی و حیوانی حک شده است و قطعاتی از سنگهای نیمه با ارزش در آنها کار شده بود. همچنین اشیایی از جنس لاجورد، گلدانهای مرمرین، مجسمههای مسی، کوزههای سفالین نیز به همراه آنها پیدا شده است. چنین گنجینهای حاصل حفاریهای غیر قانونی بود که قاچاقچیان آنها را پس از بیرون آوردن از زیر خاک، تصاحب کرده بودند. از کل اشیای غارت شده تنها 1500 عدد باز پس گرفته شد و کسی نمیداند چه تعدادی ناپدید شده است. کشف جیرفت را نمیتوان حاصل هوش و فراست باستان شناسان دانست بلکه چنین کشفی نتیجه حرص و طمع کاری غارتگرانی است که گورهای قدیمی را حفاری و اشیای آنها را تارج کرده اند. در مدت 9 ماه قاچاقچیان با همدستی برخی از مسئولان محلی و قاچاقچیان بزرگ اشیا عتیقه که برخی ترک تبار بودند، بی آن که از جانب کسی تهدید بشوند و یا به مجازات برسند، تمام منطقه را مورد غارت قرار دادند و شرکای آنها، اشیا مشکوفه را از طریق کوه و یا دریا از منطقه خارج ساختند. در آغاز ماجرا چنین بود که یکی از روستاییان گلدان حجاری شدهای را میبیند که در آب جاری شده حاصل از بارش باران در حرکت است، گلدانی که از گوری بیرون افتاده بود، در نتیجه بارانهای تند خاک آن شسته شده بود. فردای آن روز تمام مردم منطقه با بیل و کلنگ به منطقه حمله ور شدند تا گنجی را که خدا به آنها هدیه داده بود به دست آورند، زیرا خشکسالی شدیدی طی 2 سال در منطقه حاکم بود. هیچ کس از گذشته با شکوه این اشیا خبری نداشت و آنها را نمیشناخت جز این که همه میدانستند که با یافتن این اشیا پول هنگفتی به دست خواهند آورد. در همان ابتدای کار بیش از ده قبر غارت شد و دو هزار شی از آن بیرون آوردند که برخی از آنها در هفتههای بعدی در سالنهای فروش اشیا عتیقه نیویورک، پاریس و لندن ظاهر شدند. هزاران فرد دیگر به خیل غارتگران افزوده شدند. یوسف مجیدزاده باستان شناس ایرانی میگوید: «هیچ تپه و منطقهای را در جیرفت نمیتوان یافت که زیر و رو نشده باشد. روستاییان جنون وار از بام سحر تا غروب آفتاب همه جا را میکندند. به هر خانواده زمینی به مساحت 60 متر مربع داده شده بود. همچنین برای رعایت عدالت و انصاف به هر گروه 6 نفره از زنان بیوه به همان اندازه زمین داده شد تا در آن حفاری کنند. غارت سپس به گورستان قدیمی منتقل شد که اشیا فراوانی مربوط به مراسم دفن مردگان در آن وجود داشت.» پلیس محلی چه کاری انجام میداد؟ یوسف مجیدزاده با تاسف از نقش پلیس در پاسخ به این سوال میگوید: «پلیس محلی بیشتر مشغول مبارزه با قاچاق مواد مخدر است. من هم شش ماه بعد از آغاز حفاریها توسط یکی از کارکنان میراث فرهنگی از موضوع خبردار شدم. فهمیدم که باید سریعا دست به کار شوم. در هر گور ویران شده برگی از تاریخ جیرفت ورق میخورد.» 3 ماه بعد به دلیل اهمال و ناتوانی پلیس، پاسداران میراث فرهنگی برای حفاظت از محل به منطقه فرا خوانده شدند. که با مقاومتهایی نیز، نزد مردم محلی رو به رو شدند. مجیدزاده در ادامه میگوید: «اشیا بسیاری در نزد روستاییان پنهان شده بود. کودکان روستایی در قبال خودکاری که از من میگرفتند، برایم از اشیا کشف شده میآوردند. من به آنها میگفتم: به من گلدان بدهید. نام شما را در موزه جیرفت ثبت خواهم کرد.» سرانجام در بهار 2003 نخستین فصل از حفاریهای رسمی در منطقه آغاز شد و همزمان با آن برنامهای برای ایجاد حساسیت در نزد ساکنان منطقه برای آگاهی یافتن از اهمیت میراث فرهنگی مکشوفه صورت گرفت. نقطه تعجب برانگیز در این آثار این است که گلدانهای کلرویتی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد کاملاً برای باستان شناسان ناشناخته نبود. برخی از این آثار پیشتر در ماری Marie جلگه فرات، جلگه سند و سواحل خلیج فارس و حتی تپه یحیی شناسایی شده اند. تشابه بسیار آنها، متخصصان را به فکر فرو برده است در این میان پیر آمیه Pierre Amiet بی آن که اطلاعی از سر منشا آنها داشته باشد، از نوعی سبک بین فرهنگی سخن میگفت. از این پس میدانیم که این اشیا به شکلی تقریباً صنعتی در جیرفت ساخته شدهاند و در تمامی مشرق زمین در نتیجه تجارت منتشر شده اند. انسانی که در جیرفت زندگی میکرد، چه کسی بود؟ باورهای آنها چه بود؟ آیا آنها خط را میشناختند؟ در حال حاضر بسیاری از این سوالات بی جواب مانده است. اگر چه قبرستانها به شکلی وحشیانه ویران شدهاند اما منطقه مربوط به سکونت گاه آنان همچنان دست نخورده باقی مانده است. بیش از 400 سایت در محوطهای به مساحت 4000 کیلومتر مربع شناسایی شده اند. مجیدزاده میگوید: «کار شناسایی منطقه شاید 30 سال به طول انجامد.» با پایان یافتن فصل اول کاوش اقامت گاه ساکنان قدیمی جیرفت از جنس خشت از زیر خاک بیرون آمد. همچنین دیوار و باروی قدیمی شهر و بنای عظیمی از خشت خام که شاید نوعی زیگورات باشد، پدیدار شده اند. آیا از این پس باید سرآغاز بناهای زیگوراتی را فلات قاره ایران بدانیم.
جاذبه های طبیعی
ییلاقات دلفارد
یکی دیگر از ییلاقات استان کرمان، ییلاقات دلفارد میباشند که از توابع جیرفت به شمار میآید و در 30 کیلومتری مسیر جیرفت ـ ساردوئیه قرار گرفته و جاده آن آسفالته است. دلفارد از مراکز مهم پرورش زنبور عسل و تهیه عسل است.
ییلاقات در بهشت ( در هزار )
این ییلاق در مرکز بخش ساردوئیه از بخشهای شهرستان جیرفت در مسیر جاده راین به جیرفت و بافت قرار دارد. فاصله مرکز بخش ساردوئیه تا کرمان 160 کیلومتر است. در بهشت که به آن دوره بهشت نیز میگویند، در تابستان مرکز ییلاق عشایر کوچرو رودبار است. ساردوئیه پوشیده از درخت و جنگل است و چشمههای آب آن در هر گوشه میجوشد.
ییلاقات اسفندقه
ناحیه خوش آب و هوای اسفندقه در 72 کیلومتری جیرفت و بافت قرار گرفته است و لذا بوتههای اسفند آن نیز معروف است. اسفندقه یک بنای با ارزش تاریخی به نام مقبره میر حیدر یا گور خانه دارد که از دوره صفوی به یادگار مانده است. آب معدنی آن به آب بادگشیدکی معروف است و برای امراض پوستی و مفصلی مورد استفاده قرار میگیرد.
کوه سرشک
این کوه با ارتفاع 4048 متر در 105 کیلومتری شمالغربی جیرفت قرار دارد و دومین قله از کوههای هزار است که سرچشمه رودهای رود رو و هلیل رود میباشد. از ارتفاعات مهم این کوه قله (دندانه هنزا) است که در غرب روستای هنزا قرار دارد و حدود 3650 متر ارتفاع آن میباشد.
مراکز باستانی و تاریخی
مقبره امیرحیدر ( گورخان )
این مقبره یادگاری از دوره صفویه میباشد که در باغی بسیار زیبا و محصور از درختان مختلف، در اسفندقه جیرفت قرار دارد. نقشه گنبد آن از داخل چهارضلعی و در مراحل بعد به هشت طاقنما تبدیل شده و گنبد مدوری بر روی آن احداث گردیده است.
قلعه سموران
قلعه سموران از سنگهای مرمر متمایل به قرمز ساخته شده و در فاصله 3 کیلومتری شمالغربی روستای رودفرق و در60 کیلومتری شرق شهر جیرفت بر بلندای کوهی احداث شده است. چاه نسبتاً عمیق قلعه با گذشت قرون متمادی و آسیبهای فراوان هنوز عمق خود را حفظ کرده و طریقه سنگ چینی کنارههای آن بسیار جالب توجه میباشد. ساختمان این قلعه به قرون قبل از اسلام تعلق دارد، اما در قرون اولیه اسلامی بازسازی شده است و در دوران حکومت سلجوقیان قلعه مشهوری بوده است. این قلعه به علت استحکام و موقعیت طبیعی منطقه شباهت زیادی به قلاع اسماعیلیه دارد.
ارتباط بازرگانی جیرفت با چین از شهر دقیانوس کشف آثار چینی و سفالینه های ساخت چین در شهر دقیانوس جیرفت، بیانگر ارتباط بازرگانی گسترده با جهان متمدن آن روزگار است. دکتــر حمیــده چوبــک سرپرست هیات باستان شناسی، به استناد این یافته ها گفت: شهر جیرفت در استان کرمان با کشــور چیــن (در دوره های تانگ و سونگ که همزمان با سده سوم تا ششم هجری است) ارتباط بازرگانی و فرهنگی داشتند به گونه ای که حتی از طرح های هنری چینی در ساخته های محلی جیرفت الگوبرداری شده است. این آثار با ارزش وارداتی، می تواند نشانگر ثروت مردم این شهر باشد که احتمالا از طریق دریا به میناب کهن که بندر شهر جیرفت بوده وارد می شده و جیرفت به عنوان پخشگاه و بارانداز این واردات و مرکز آزاد بازرگانی، این محصولات وارداتی را به سراسر ایران پخش می کرده است. شهر قدیم جیرفت که به آن "هند کوچک" لقب داده اند از یک سو در گذرگاه هند و جاده ادویه و از سوی دیگر، در مسیر جاده ابریشم با خراسان، کرمان، یزد و فارس تبادلاتی داشته است. همچنین دکتر حمیده چوبک در فصل اخیر کاوش از کشف یک حمام بزرگ، بخشی از یک کارگاه سفالگری و نیز شناسایی و کشف واحدهای مسکونی به همراه مجموعه غنی آثار سفالین خبر داد و گفت: بیشتر این آثار متعلق به آخرین دوره زیست این محوطه در سده ششم هجری و همزمان با دوره سلجوقی است. به گفته وی ترک آثار زندگی و بجای ماندن وسایل زیست در فضاهای کاوش شده نشانگر ترک فوری این شهر است. همچنین نبود لایه های سیلابی، فرضیه ویرانی شهر و متروک شدن آن به علت طغیان هلیل رود جاری شدن سیل را منتفی می کند و همانطور که در متون یاد شده است، به نظر می رسد این شهر آباد و ثروتمند در پی یورش غزها، غارت و ویران شده باشد. احتمالا این شهر با ورود مهاجران جدید از دیگر مناطق، تاکنون به زیست خود ادامه داده و جیرفت که از هزاره های پیـش از میــلاد تا دوره سلجوقی بطور پیوسته ثروتمند و آباد بوده گذشته خود را فراموش می کند و بسان بهشتی گمشده در تاریخ ثبت می شود.
90/12/14::: 11:17 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
90/8/2::: 8:38 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
جیرفت ؛شهری با پشتوانه فرهنگی و تاریخی که قدمت ان از درازای تاریخ گذشته است مستحق این همه ستم از سوی بعضی افراد نمی باشد. در فیلمی که نام دقیانوس را لکه دار کرد باید انصاف رعایت میشد و واقعیات به رشته تصویر در می امد نه وارانه جلوه میشد جوابگوی این ترویج غلط کیست .کرگردان یا دیگران در شهرستانی که با خیلی از مناطق و شهرستانهای همجوار قابل مقایسه نیست و مانند این مهد تمدن داعیه استان شدن دارند مسوولین چه کردندند ایا یک تفاوت سلیقه نماینده سیاسی مخالف با دولت ونماینده هسمو با ید در این شهرستان و شهرستانهای همجوار اینقدر تفاوت ایجاد کند. بازهم باید سوال کرد مقصر کیست مردم یا مسوولین .تقصیر مردم چیست
90/7/11::: 9:41 ص
نظر()
سلسله مقالات ازهند ایران تا نصف جهان
آنچه دراین سلسله مقالات به استحضارشما همشهریان عزیزمی رساند جهت اطلاع وارائه یکسری راه حل می باشدوبه این معنی نمی باشدکه زحمات به عمل آمده توسط مسئولین زیربط در این زمینه نا دیده گرفته شود در ابتدااین سری از مقالات به بحث در مورد سیمای کلی شهر می پردازد،ویکسری موارد ارائه می شودکه پس از ان به تفصیل در هر مورد بحث می گردد که امید ان را دارم مورد توجه مردم و مسوولین امر قرار گیرد هرچند در ابتدا،این مقایسه کمی خنده داربه نظرمی رسد،اما کمی که تعقل کنیم می بینیم، که خیلی هم بی ربط نمی باشد: مثلادر شهراصفهان چه چیزهایی باعث پیشرفت شده است ودرحال حاضرجزیکی ازبزرگترین شهرهای ایران می باشد ومی توان به جرات گفت تمیزترین وزیبا ترین شهر ایران که عبارت نصف جهان هم موید همین مطلب است ولی آن عوامل درشهرجیرفت که هند کوچک نامیده شده است وجودندارد.پس دلیل نامیدن این شهر به هند ایران چه می باشد. این مطلب خودمقایسه کیفی بین دو شهر جیرفت و شهر اصفهان؛ بیان گر حکایت هاست اگر کمی تفکر شود.
اکنون به بررسی عوامل موثر درپیشرفت شهر اصفهان به طور خلاصه ؛ در دو بخش کلی ذیل می پردازیم تا به جواب سوال فوق نزدیک تر شویم :الف- مهمترین عوامل بالقوه شامل:وجود رودخانه زاینده رود در مرکز این شهر ؛وجودبناهای تاریخی یا همان پیشینه تاریخی اصفهان که به پایتخت بودن این شهر بر می گرددو.... ب- عوامل بالفعل :پشتکار مسئولین زیربط-حمایت مردم و.....
موارد بالا در شهر جیرفت به چه صورت خود نمایی می کند: عوامل بالقوه در شهرستان جیرفت عبارتند از:1- وجود رودخانه دائمی هلیل رود در این شهر که با وجود داشتن زمینه استفاده فراوان از این آب به درستی استفاده نمی گردد2-وجودگنجینه از آثار تاریخی با قدمت خیلی زیاد.اما با وجود این قدمت انچنان که باید و شاید برای توریستها قابل استفاده نیست که ناشی از دو عامل می باشد عدم وجود یک ساختمان در خور شان این اشیا ؛با اینکه چندین سال حتی از ساخت این بنای موزه مانند می گذرد ودر ثانی در این مکان تمام اشیاء کشف شده رویت نمی شوند. افرادی که به عنوان گردشگر خارجی یا داخلی می توانند از این فضا استفاده کنند در هنگام سفر این دغدغه را دارند که شب را درکجا وبه چه طریق سپری کنند در حقیقت از آرامش کامل برخوردار نمی باشند واین خود باعث کاهش میزان جذب گردشگر شده است ومستلزم ایجاد مکان های اقامتی است .
باری از مطلب دور نشویم؛ خوبی وضع هوادرطول سال در شهر جیرفت که نسبت به شهرهایی مثل اصفهان اصلاً قابل مقایسه نیست هوای متعادل در این شهرستان حدود 9ماه از سال می باشد فقط 3ماه از سال هوا نامساعد می باشد آن هم در شب قابل تحمل است.ولی در مناطق کوهستانی این وضع فقط 4ماه از سال می باشد ودر بقیه ایام سال هوادر شب سرد و عملاًغیر قابل تحمل می باشد. که استفاده از فضاهای باز را دچار مشکل می کند. انچه که در این قسمت با آن پرداخته می شود عملکرد یا همان تبدیل استعدادهای بالقوه شهربه استعدادهای بالفعل به صورت کلی است.که اصفهان را به نصف جهان تبدیل کرد وهند ایران را به جیرفت (؟) سرانه فضای سبز در شهرستان جیرفت اصلا قابل مقایسه با اصفهان نمی باشد حتی ازبعضی شهرها با آب وهوای خشک در ایران هم کمتر می باشد ودلیل کوتاهی را باید جستجو کرد. با وجود فراوانی عناصر بالقوه که جهت تامین فضای سبز وجود دارد.ولی با این حال درصد فضای سبز کم می باشد که افزایش آن مرهون تلاش و جدیت مسوولین امر می باشد . سرانه فضاهای خدماتی با خیلی از شهرهای کوچک قابل قیاس نیست؛ سرانه فرهنگی هنری مانند سینماهای جیرفت (؟)را نام ببرید ودلیل تعطیل تنها سینما جیرفت..... تعداد هتلهای جیرفت وفضاهایی از این قبیل را نام ببرید وسرانه این فضاها رامقایسه کنید . و اگر یک زمانی گردشگری از شما سوال کرد هتلهای جیرفت کجا هستند چه می گویید گر چه مردمان جنوب مردمان خونگرم و مهمان دوست هستند و در هر صورت این دلیل بر نداشتن فضای اقامتی نمی باشد.ادامه دارد حال که تا حدودی متوجه شدیدکه چه عواملی اصفهان رابه نصف جهان تبدیل کرددر زیر خاطرات یک روز زیبای پاییزی را که بی ربط به موضوع نمی باشد به استحضار می رساند در نزدیکی پارک باغ ملی شهر جیرفت(درمانگاه فرهنگیان) بودم چند دقیقهای بیکار بودم جهت گذران وقت برای چند لحضه این مکان را انتخاب کردم.به پرسه زدن در اطراف این پارک (باغ ملی شهر جیرفت)پرداختموسپس روی صندلی نشستم وچون هفته قبل در یکی از پارکهای شهر اصفهان بودم ناخودآگاه این موضوع به ذهنم خطور کرد .اما انچه از شهر اصفهان توجه مرا به خود جلب کرده بود این مسائل بود. که قابل ستایش و همچنین تفکر بودوشاید هم انعکاس در این مقاله جهت اثر بخشی هرچه بیشتر؛ تمیزی تمام قسمت های پارک؛ وجود سرویسهای بهداشتی تمیز ورایگان؛ وجود آبخوری در جای مناسب وتمیز؛ حرس مرتب و شکیل انواع درختان؛ ایجاد فضاهای جنبی ویکسری فضای سبز در نزدیک خیابان به دلیل کاهش سروصدا وآلودگی ؛دید مناسب به خیابان ؛وجود تیرهای چراغ برق با نور مناسب برای امنیت در شب ؛وجود جای پارک مناسب برای وسایل نقلیه در نزدیکی پارک ؛وجود فضاهای خدماتی از قبیل فروشگاههای کافی شاپ سرد وگرم و........... واما آنچه که پارک باغ ملی شهرستان جیرفت مشاهده شده ؛نبودن سطل زباله درست وپراکندگی زباله در فضاهای مختلف؛ وجود یک حوض بدون آب ویکسری چمن که فقط از چمن اسم آن را به یدک می کشد؛درست نبودن لامپهای روشنایی روی تیرهای برق ؛وضعیت سرویس نامناسب ؛وصندلی هایی که ازوضعیت خوبی برخوردار نبودند وفقط قسمت بازی بچه ها آن هم به دلیل وجود مهدکودک در گوشه این پارک تا حدودی قابل تحمل بود؛حرص نبودن درخت وهزاران ایراد که باعث شده بود این فضاها اصلا قابل مقایسه نباشند.که ناشی از دو عامل فوق می باشد 1-پشتکار ارگان مربوط 2-رعایت وحمایت شهر وندان ولی در پارک باغ ملی هیچ یک از این دو مورد نبود مثلا شهرداری ویا سازمان مربوط که متولی این امور می باشد به این فضا رسیدگی نکرده است وبرای عمران وآبادی این قسمت شهرکوشش اندکی صورت گرفته است ودوم اگر هم به فرض مثال اگرچنین خدمتی از سوی ارگان مربوط ارائه شود ما شهروندان تا چه حد در نگهداری این وسایل کوشش می کنیم مثلا سطل زباله را به عنوان تاب یا چراغهای برق را به عنوان نشانه تیراندازی با سنگ استفاده نمی کنیم ویا روی چمن ایجاد شده نمی شینیم وآشغال خود را نمی ریزیم. وتنها چیزی که در اصفهان کمی آزار دهنده بود سوز سرمایی که می وزید ودر جیرفت جانشین آن نسیمی ملایم وگرم بود شاید بتوان بعضی از موارد فوق با این سوال پاسخ داد که مقیاس پارک ملی در مقیاس محله است ولی باز هم اکثر موارد فوق از درجه اعتبارساقط نمی گردد. موضوع بالایکی از هزاران موردی است که قابل بحث به صورت ریزاست وازبسط بیشتر آن دراین مقاله خودداری می گردد. وپیشنهادی که در زمینه فضاهای تفریحی ارائه می گرددبه این صورت می باشد شهرداری وشورای شهر می تواند ساخت یکسری از فضاهارا با همکاری بخش خصوصی در پارکها یا فضاهای مربوط به آن ایجادکند به این صورت که ارگان ذیربط به یک فراخوان عمومی ساخت به شرط اجاره یک فضا را مثل : کافی شاپ رستوران را به بخش خصوصی واگذارمی نماید وبه این صورت استفاده مدت دارد مثلا 3سال به صورت رایگان است که شهرداری بعد از آن صاحب این فضا می شود (مخصوصا در مورد پارک ساحلی )وقراردادن یکسری سرویس های بخش خصوصی از فضای ساخته به مدت معینی طبق نظر کار شناس به صورت رایگان در قبال خرج انجام داده استفاده نمائید وپس از اتمام مدت مذکور فضای فوق در اختیارشهرداری به صورت ما لکیت تام قرار گیرد هر گونه دخل وتصرف منوط به اجازه کتبی شهرداری باشد .واین عامل اگر مدت دار باشد باعث ساخت سریع ورونق بخشی به فضاهای فوق می باشد. با توجه به مقایسه بالا می توان گفت که این کارها با هزینه اندک قابل اصلاح واستفاده برای عموم مردم می باشد که با نظارت دقیق ارگان مربوط محقق می گردد.و شهری که داعیه مرکز استان شدن را دارد باید بیشتر به مسایل فوق رسیدگی شود .واز استعدادهای نهفته این جوانان برومند که ثابت کرده اند همواره سرآمد هستند بیشتر استفاده گردد. شاید مورد بالا یکی از هزاران پیشنهادی باشد که قابل اجراست ولی آنچه که باید به آن توجه شود ودر مرتبه اول فرهنگ سازی است وآشنایی مردم با این موضوع که پولی که در اینجا خرج میشود از کجا بدست آمده و تخریب این فضاها چه حکمی دارد طبق نظر مراجع همانا ضربه زدن به بیت المال است .
وامیدوارم شهردار محترم ومسئولین شورا شهردر این زمینه ها اقدام لازم را انجام دهند خیابان یکطرفه (طالقانی)ایستگاه کهنوج –ایستگاه عنبرآباد –فضاهای فرهنگی وتفریحی
حال به نحوه گذران اوقات فراغت در شهرستان جیرفت می پردازیم به یکسری مسائل بر می خوریم اولا کدام پارک چون تعداد پارکها امکانات زیاد در این شهر فراوان است ابتدا می رویم در پارک جنب سپاه پاسداران ورودی شهر از سمت کرمان در انجا مشاهده می شود که فضایی برای بازی بچه ها دارد ویک فضایی برای نشستن به صورت مسکونی تعریف شده ولی اگر در این مکان بچه خواست دستشویی برود به مشکل بر می خوریم ایراد دوموجود این فضا کنار کمربند وسرعت ماشین ها در این قسمت زیاد است البته این موضوع با جابجایی کمربندی اصلی شهر (؟) قابل حل است ودر ثانی این پارک در اول ورودی برای موضوع خاصی (اسکان مسافرین) صورت گرفته است پس به پارک بعدی یا پارک ولیعصر می رویم پارکی که در مقیاس کل شهر در موازات پارک ساحلی می تواند به ارائه خدمات بپردازد.
90/7/11::: 9:25 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
پیامهای عمومی ارسال شده
+
شعار بزرگ ژاپنیها:<br>اگر یک نفر می تواند کاری را انجام دهد, تو هم می توانی آن را انجام دهی.<br>اگر هیچ کس نمی تواند کاری را انجام دهد, تو باید آن را انجام دهی.<br>نسخه ایرنی این شعار:<br>اگر کسی می تواند کاری را انجام دهد, اجازه بده آن را انجام دهد.<br>اگر کسی نمی تواند کاری را انجام دهد, چرا ما وقتمان را برای آن تلف کنیم؟!!!<br>
|