http://azarkhoosh2010.ParsiBlog.com
سیرچ یکى از چهار آبادى بزرگ بخش شهداد است که در ناحیه? خوش آب و هواى کوهستانى بر سر راه شهداد - کرمان قرار گرفته است. فاصله? آن تا شهر کرمان 80 کیلومتر و تا مرکز بخش شهداد 25 کیلومتر است. سیرچ از قدیم محل ییلاق بخش گرمسیرى و کویرى شهداد و آبادىهاى تابعه? آن بوده و بهارستان نام داشت. ییلاق مذکور در ارتفاع 1550 مترى در دره? رودى به همین نام قرار دارد و جمعیت آن در تابستان به علت موقعیت تفرجگاهى به بیش از ده هزار نفر مىرسد. سیرچ چشماندازى زیبا، پوشیده از تودههاى انبوه درختان دارد. در مرکز سیرچ چندین درخت کهنسال سرو و چنار نیز وجود دارد.
90/12/14::: 11:44 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
3) قلعه (ارگ) بم. شهر قدیمی در محوطه ای محصور در شمال شرقی شهر کنونی بم، که به نوشتة وزیری کرمانی (1354 ش، ص 92) بر روی سنگی به ارتفاع حدود دویست ذرع قرار دارد و بزرگترین قلعة سالم ایران است. این قلعه از دو قسمت تشکیل شده است: قسمت شمالی که بر روی تپه ای سنگی و مرتفع قرار دارد، و قسمت جنوبی که در گودی واقع است. در دورة قاجاریه، به لحاظ عظمت قلعه، اعتمادالسلطنه (1367-1368 ش، ج 1، ص 470) آن را «قلعة خدای آفرین» ضبط کرده است. امروز همة قسمتهای این ارگ، به صورت آثار باستانی نگهداری می شود، و قسمتی از شمال آن بازسازی شده است. شهر قدیمی ظاهراً تا 1253 مسکونی بوده، و پس از آن بتدریج از سکنه خالی شده است. مدتی از ارگ آن (قسمت شمالی) به عنون پادگان استفاده می شد (وزیری کرمانی، 1354 ش، ص 94). شهر قدیمی بم ویژگیهای شهرهای ایران بویژه شهرهای خراسان دورة اسلامی را دارد، و مشتمل بوده بر قلعه یا ارگ (حاکم نشین) و خزاین و زندان. قسمت اصلی شهر (به اصطلاح جغرافیانویسان قدیم: شارستان) و گرداگرد آن (رَبَض) با برج و بارو از هم جدا می شد. امروز گاهی به اشتباه همة قسمتها را ارگ یا قلعه می گویند. هستة مرکزی شهر (جای مسکون) که در گودی قرار گرفته، به شکل مربع مستطیل با شیبی از مغرب به مشرق به طول حدود 425 متر، و عرض آن از شمال به جنوب حدود سیصد متر است (گوبه ، ص 305)، ارگ (حاکم نشین)، در شمال این مربع مستطیل و متصل به آن بر روی کوه سنگی واقع است و از فراز آن کوههای شاهسواران در جنوب دیده می شود. محوطة کوچکی در شمال غربی شهر قدیمی به مساحت حدود 175 مترمربع قرار گرفته که احتمالاً بعداً به آن الحاقاتی شده است (همانجا). دژ قدیمی، با خندقی در جنوب که پلی روی آن بوده، و با برجها و باروی (چهار حصار) کنگره دار محافظت می شده است. این دژ بارها مرمت شده است. دروازه اصلی در جنوب پس از پل قرار دارد، و آثار دروازة شمالی با برجی کنار آن به نام کَتِ کِرْم (یا کَدِ کرم)، میان دیوار دوم و سوم دیده می شود. شهر مشتمل بر میدان و بازار و تکیه و مسجد و حسینیه و زورخانه و چاه و آسیای بادی و اصطبل با آخور (پس از دیوار دوم)، و حمام و زندان بود و با چند بارو و برج حراست می شد. پس از دیوار بلند دوم و دروازة آن، محوطه ای با اتاقهای متعدد برای نگهبانی دیده می شود، که چاهی در آن حفر شده و ساختمان دو طبقة کنار آن هنوز برجاست که احتمالاً در دوره ای قدیمی بر روی بناهای قدیمتر ساخته شده است. مجموعة میرزا نعیم در مشرق بازار قرار دارد که اخیراً تعمیر شده است. محوطة حاکم نشین با برج و بارو، و دروازه و حرم حاکم در جنوب آن و خانه ای به نام «چهارفصل» پس از دیوار سوم قرار گرفته که سالمترین قسمت به جا مانده از شهر قدیمی است که پیش از انقلاب اسلامی تعمیر شده است. ویرانه های مسجد در قسمت جنوبی شهر در مشرق بازار قرار دارد که در محوطة شمالی آن محلة اعیان نشین بود، و نزدیک آن زورخانه ای با عمق 5/1 متر به شکل مربع قرار داشت. ساختمان اصطبل و طویله در محوطة زیر ارگ، و میدانی در بالای بازار با کاروانسرایی نزدیک آن قرار گرفته است. مسجدی نیز که احتمالاً بر روی خرابه های مسجد جامع (از دورة صفاریان)احداث شده است، محرابی با تاریخ 810 دارد. امروزه از مسجد جامع دورة صفاریان، براثر خاکریزی بر سطح مسجد دورة صفاریان، بر روی مسجدی قدیمیتر بنا شده بوده است. در کنار مسجد، چاهی وجود دارد که نزد اهالی مقّدس است. در سال پیروزی انقلاب اسلامی نماز عیدفطر در همین مسجد که حیاطی مربع شکل دارد خوانده شد. در سوگواریهای مذهبی، مردم از شهر جدید بم به این مسجد می روند و در محراب آن شمع روشن می کنند. به نظر گوبه، از رودی که از شمال ارگ می گذشته، نهری حفر شده بوده که وارد شهر می شده است (ص 306)، و امروزه بستر خشک آن دیده می شود. مقدسی (ص 465) نیز از نهری نام برده که از محلة بزازان می گذشته است و ظاهراً مقصود او همان نهر است. همچنین مقدسی از یکی از مساجد جامع که اصطخری (ص 166) و ابن حوقل (ص 312) نیز از آن نام برده اند، سخن گفته است که آثار آن در مغرب محوطة اصلی به جا مانده است. شمال غربی آن کاروانسرا و حسینیه ای قدیمی قرار دارد. محله قدیمی بزازان بیش از همة قسمتها ویران شده است. در شمال این محله، دروازه ای با باروی کنگره دار، قسمت اصلی شهر را از ارگ جدا می کند که پس از آن قسمت دوم شهر قرار گرفته و با خیابان شرقی – غربی از قسمت اول جدا شده است. عمده ترین ساختمان آن، میدانی است که در کناره های آن آخورهای اسب، و در قسمت جنوب شرقی آن چاهی قرار گرفته است. آثار آسیای بادی در قسمت شمال غربی آن دیده می شود. بالای آخورها در طبقة دوم جای سربازان بوده است. گویا در همین جا بوده است که لطفعلی خان زند، پس از درگیری با حاکم بم دستگیر می شود. در قسمت غربی این محوطه، پس از جایگاه سربازان و میدان و آخور، کاروانسرای قدیمی واقع شده است. در قورخانه، خانة نظامیان دو طبقه است. زندان در محوطة اداری حاکم نشین قرار دارد که پس از گذشتن از دالانی به عمق چهارمتر به محوطة پهن تری متصل می شود. به نظر پوپ ، ویرانه های دیواری که در مشرق شهر قدیمی در محلة باغ دروازه (امروزه نزدیک گورستان) دیده می شود، بقایای مسجد حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است که عبدالله بن عامر در دورة عثمان آن را بنا کرده است (ج 3، ص 930؛ ظاهراً پوپ این مطلب را از کتاب سفرنامة ژنرال سرپرسی سایکس، ص 254، و سایکس آن را از تاریخ کرمان، وزیری کرمانی، 1364 ش، ج 1، ص 280، گرفته است). اما این مطلب چندان صحیح به نظر نمی رسد، زیرا رفتن عبدالله بن عامر به شمر بم در کتابهای معتبری مانند فتوح البلدان بلاذری و تاریخ الرسل و الملوک طبری نیامده است؛ بعلاوه مسلمانان مساجد را در داخل شهر می ساختند، نه در کنار شهر، سایکس محلةکنونی گوزاران را کنار رود کجاران (گزاران) شاهنامه می داند (سایکس، همانجا). وضع ساختمان قلعه از دورة ناصرالدین شاه (حک: 1264-1313) تاکنون تغییر چندانی نکرده است. به نوشتة ذوالفقاری کرمانی (ص 23)، در دورة ناصرالدین شاه، قطر دیوار قلعه 28 ذرع، وعرض خندق دوازده ذرع بود. دروازة اصلی در جنوب بود و از روی پلی چوبی وارد شهر می شدند. قلعه دارای 51 برج در پیرامون، و نُه برج با شکلهای مختلف و بسیار بزرگ بود. برج میان دیوار غربی، سیزده ضلع بیقاعده داشت و محیط آن 104 ذرع بود. از زیر آن آبی از بیرون وارد شهر می شد، اما در همة خانه ها برای هنگامی که در محاصره قرار می گرفتند چاه کنده بودند که عمق آنها میان پنج تا هشت ذرع بود. از دروازة اول که داخل شهر می شدند، نخست از میان بازاری رو به شمال می رفتند که طول آن 120 ذرع و عرض آن چهار ذرع بود که از هر سو راسته بازار داشت. برای ورود به ارگ می بایست از سه دروازه می گذشتند، به عبارت دیگر شهر با ساخت دیوار محافظت می شد. در شمال، در دیوار قلعه رو به بیرون دروازه ای بود که مخصوص اهل ارگ بود و به آن دروازة کَتِ کَرْ می گفتند. پس از شکست آقاخان محلاتی، سکونت در قلعه و شهر قدیمی ممنوع شد، از اینرو مردم بیرونِ قلعه را آباد کردند (ذوالفقار کرمانی، ص 20، 23-24). پیشینه. الف) پیش از اسلام. درباره بم پیش از اسلام و قلعه آن اطلاع چندانی در دست نیست. به نوشتة اعتمادالسلطنه (1367-1368 ش، همانجا) بم از بناهای بهمن بن اسفندیار است. در اواخر دورة اشکانیان، از لشکرکشی اردشیر به منطقه ای که بم در آن قرار داشت مطالب فراوانی در دست است نام آثار باستانی پیرامون قلعة بم امروزی، مانند نرماشیر و قلعة دختر، از زمان ساسانیان حتی پیش از آن در منابع دیده می شود. ظاهراً منطقة بم در دورة اشکانیان نیز آباد بوده است. طبق کارنامة اردشیر بابکان، او در لشکرکشی خود به دژ گذاران (در شاهنامه: کجاران) با هفتان بوخْت ( در شاهنامه: هفتواد)، پادشاه آن منطقه، به جنگ پرداخت (ص 55-61) فردوسی محل کجاران را در خطة دریای پارس (خلیج فارس و دریای عمان) آورده است (ص 139). از لحاظ جغرافیای آن زمان، دریای پارس پهناورتر بود وبطلیموس آن را پرسیکوس سینوس ضبط کرده است (مشکور، ص 12). طبق مطالب کارنامة اردشیر بابکان، هفتان بوخت در دژ گذاران پادشاهی می کرد، و دژ گولار و دستگرد (دستجرد= مزرعه)، جزو دژ گذاران به شمار می آمد (ص 55-61) به نوشتة فردوسی، هفتواد پس از کشتن یکی از امرای محلی، بر سر کوهی نزدیک کجاران دژی ساخت (ß فردوسی، ج 7، ص 141-142) که احتمالاً نخستین پایه های قلعة بم بود، چون در آن نزدیکی جز کوه سنگی که امروزه ارگ بم بر روی آن است، کوهی دیده نمی شود. فردوسی رویداد تاریخی لشکرکشی اردشیر را با افسانة شگفت انگیزی در هم آمیخته است؛ برای مثال از دختر هفتواد «اختر» (بخت و اقبال) سخن گفته که به پنبه ریسی می پرداخته است. او با پرورش کرمی در دوکدان و استفاده از فَره «اختر» (اقبال) کرم، توانسته بود طرازی فراوان بریسد که سبب ثروتمند شدن هفتواد شده بود. بنابر مطالب شاهنامه قلمرو هفتواد که شاه آن منطقه شمرده می شد، از دریای چین تا کرمان بود (همان، ج 7، ص 143). طبق مطالب کارنامة اردشیر بابکان، هنگام لشکرکشی اردشیر به گذاران، هفتواد بر بومِ سِند و مکران و دریای پارس نیز فرمانروایی داشت (ص 57). اردشیر بی شک از راه سیرجان – دارزین یا جیرفت – دارزین به بم لشکر کشیده است. چون لشکر دوازده هزار تنی او نمی توانسته است از مسیر بدون آب (رود) و چمنزار پیشروی کند، در شاهنامه بارها از واژة آبگیر در مسیر این لشکرکشی سخن به میان آمده که ظاهراً مقصود هلیل رود یا رود لاله زار است (فردوسی، ج 7، ص 145، 147). در کارنامة اردشیر بابکان همچنین آمده است که در جنگ دوم، پس از پیروزی اردشیر و کشته شدن هفتان بوخت، اردشیر «خواسته و زر و سیم از آن به دژ به هزار بار شتر کرد [و] به گوار (اردشیر خُرّه) گسیل کرد» (ص 87). طبری (سلسلة اول، ص 820) نیز این مطالب را تـایید کرده است. به نوشتة او، اردشیر به اَلّار (نولدکه، ص 41-69: گُلار) از رستاق (از مناطق روستایی) کوجَران (کجاران) لشکرکشید و مال و گنج فراوان به دست آورد که این ثروت بی تردید از تولید ابریشم آن منطقه بوده است. ظاهراً انگیزة لشکرکشی اردشیر به گذاران نیز به دست آوردن ثروت حاصل از ابریشم بوده است. بارون کارا دو وو، پس از بررسی دقیق مطالب شاهنامه، به این نتیجه رسیده است که خاستگاه ابریشم، باید ایران باشد، نه چین (ج 1-2، ص 290). ب) پس از اسلام. به نوشتة افضل الدین کرمانی (ص 121)، کرمان را عبدالله بن عامر کُرَیْز گشود و تربت او در بم است. برخی نیز گویند آنجا را عمربن عبدالعزیز فتح کرد، اما نخستین بار بلاذری (ص 551) نام بم را آورده است. به نوشتة او، هنگام فرار یزدگرد و سقوط شیرجان (سیرجان) ابوموسی اشعری، ربیع بن زیاد را به کرمان گسیل داشت. او نواحی پیرامون شیرجان را گشود و با اهل بم و اندغار [از شهرهای قدیمی کرمان] صلح کرد، اما بعداً این بلاد کفر ورزیدند و پیمان شکستند. در دورة بعدی، بویژه پس از استحکام حکومت مرکزی در بغداد و رونق گرفتن اقتصاد منطقه، اطلاعات ما از بم بیشتر است. از قرن سوم و چهارم از بم و از جاده هایی که بم را با مناطق و شهرهای دیگر پیوند می داده مطالبی آمده است. ابن خردابه (ص 49، 54) و قدامه بن جعفر (ص 196) از جادة بم – جیرفت تا نرماشیر سخن گفته اند. قلعة بم در آن دوره مشهور بوده است، به طوری که یعقوب لیث در شوال 259 رهسپار نیشابور شد و محمدبن طاهر را دستگیر کرد و خود و خاندانش را در قید و بند به قلعة کرمان فرستاد (یعقوبی، ص 85) یعقوبی (ص 62) در قلاع کرمان از قلعة بم سخن گفته می افزاید: «قلعة کرمان که به آن قلعة بم می گویند...» ظاهراً این سخن به لحاظ اهمیت قلعة بم در آن دوره در ولایت کرمان بوده است. ابن فقیه (ص 206، 208) بم و جیرفت و هُرموز را از شهرهای کرمان آورده و فاصلة جیرفت – بم را بیست فرسنگ نوشته است. ابن رسته (ص 106) نخستین بار بم را از کوره های استان کرمان ضبط کرده است. از قرن چهارم به بعد، به لحاظ پیدایش مرکزیت درسرزمینهای خلافت و توسعه یافتگی اقتصادی – اجتماعی جهان اسلامیِ آن روز، اقتصاد بم نیز رونق گرفت، زیرا آب فراوان داشت و در مسیر جاده ای بود که از کویر می گذشت. بم از یک سو مناطق جنوب شرقی ایران را به خراسان (و ماوراء النهر) و چین و ماچین، و از سوی دیگر ایالات سیستان، سند و کابل و حتی هندوستان را به بغداد (مرکز خلافت) پیوند می داد و از این طریق با آن مناطق مراودة اقتصادی داشت؛ از اینرو به یکی از کانونهای برخورد فرهنگی و اجتماعی قومهای مختلف تبدیل شد، و نیز محل داد و ستد کالاهای ممالک مختلف گردید. در این دوره، کرمان از لحاظ جغرافیایی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم و، دوشق خوانده می شد: شق شرقی مشتمل بر بم و نرماشیر و جیرفت بود (محمدبن ابراهیم، ص 32، حاشیه). بم در این دوره به لحاظ رشد شهرنشینی در بلاد اسلامی، از طریق هرموز و دریای فارس با عراق و شام و مصر روابط اقتصادی یافت؛ و ناحیة بم با دهکده های حاصلخیز و آب و هوای خوش که بهتر از جیرفت بود، شهرت پیدا کرد. اصطخری (ص 164) و ابن حوقل (ص 312-315) از دیوار مستحکم بم و جاده های آن تا سیرجان و هرموز، و از طرازی [=کارگاهی] که در آنجا سلطان داشت مطالبی آورده اند و محصولات آن را ستوده اند؛ از جمله جامه های بلند که به عراق و مصر و خراسان صادر می شد، طیلسانها، و جامه هایی عالی که هریک حدود سی دینار ارزش داشت و در عراق و خراسان و مصر به فروش می رفت (نیزß مقدسی، همانجا). در 372، به نوشتة مؤلف حدود العالم (ص 128)، «بم شهری است با هوایی تن درست و اندر شهرستان وی حصاری است محکم و از جیرفت مهتر است، و اندر وی سه مزگت [=مسجد] جامع است، یکی خوارج را و یکی مسلمانان را، و یکی اندر حصار، و از وی کرباس عامه و دستار بمی و خرما خیزد.» ظاهراً پس از قرنها دوباره بم به تولید ابریشم دست یافت و توانست فرآورده های ابریشمی خود را به بلاد دیگر صادر کند و به احتمال قوی مبدا «جادة ابریشم» بم بوده است. قلعة بم از قرنهای نخستین اسلام تا دورة قاجاریه 1255-1256، اغلب پناهگاه شورشگران بوده است، به طوری که در 297 سُبکَری، حاکم فارس، پس از شکست خوردن از سردار خلیفه در شیراز، به بم پناهنده شد (ابن اثیر، ج 6، ص 136) در 324. معزالدوله دیلمی در یورش به کرمان، بم را تصرف کرد (همان، ج 6، ص 255) در 364، یُوزتُمُر پس از شکست از مطهربن عبدالله، سردار عضدالدوله، وارد بم شد و حصاری گردید (همان، ج 7، ص 62). در 391، بهاء الدوله دیلمی به سرداری استاد هرمز به بم حمله کرد. در این هنگام طاهربن خلف از صفاریان در قلعة بم به سر می برد (همان، ج 7، ص 210) در492، تیرانشاه، پسر تورانشاه فرزند قاوُرْت، پس از شورش مردم کرمان بر ضد او به شهر بم فرار کرد، اما اهالی بم از ورود او به شهر جلوگیری کردند و با وی جنگیدند (همان، ج 8، ص 203) در 584، افضل الدین کرمانی در عِقدالعُلی برای نخستین بار بم را ولایت ضبط کرده است. به نوشتة او، بم ولایتی معمور از بلاد کرمان بود و از آنجا ابریشم صادر می شد (ص 128) در دورة سلاجقه، به دستور محمدبن ارسلان شاه (536-551) مساجد و رباط و مدرسه در بم و جیرفت ساخته شد (محمدبن ابراهیم، ص 42) ادریسی، جغرافیادان بزرگ جهان اسلام در بلاد مغرب (493-560) از کارگاههای پارچه های پنبه ای و طیلسانهای فاخر بم که بازرگانان به بلاد مصر و شام و عراق می آورده اند، مطالبی گفته که نشان دهندة رونق صنایع دستی دربم و پیوندهای اقتصادی بم با دیگر بلاد اسلامی است (ج 1، ص 435) در قرن ششم، بم از لحاظ مرکزیت سیاسی وضع خاصی پیدا کرد، به طوری که در حکومت ملک ارسلان بهرامشاه بن طغرل (متوفی 567 یا 570)، برای نخستین بار «دارالملک» خوانده شد (محمد بن ابراهیم، ص 56، 69، 71) در اواخر قرن هشتم، در تسلط غزان بر کرمان، فرزند کهین ملک دینار عجمشاه (حک: 592-600) در بم حکومت می کرد (همان، ص 192) در اوایل قرن هفتم، یاقوت حموی بم را «مدینه جلیل» و از شهرهای بزرگ کرمان نوشته و آب آن را از قنات دانسته است (ج 1، ص 737) که نشاندهندة آبادیها و کشتزارهای پیرامون قلعة بم (شهر بم در آن روزگار) است، چون آب قنات به قلعه که در ارتفاع قرار داشت سوار نمی شد و احداث قناتها برای کشت در نواحی اراضی جنوب قلعة کنونی بم بود. این اراضی امروزه مشتمل بر شهر بم و حومة آن است. ظاهراً از اوایل قرن هفتم، گروههایی از مردم در خارج از قلعه نیز ساکن بوده اند. از قرار معلوم بر اثر حملة مغول و جنگهای فراوان پس از آن، در بم دشواریهای اقتصادی – اجتماعی پدید آمده بود، به طوری که رشیدالدین فضل الله (645-718) به پسرش که حاکم کرمان بود، دستور داد مدت سه سال مردم کورة ولایت بم را از پرداخت مالیات معاف کند تا کشتزارهای ایشان شود (رشیدالدین فضلالله، ص 10-12). در 696 غازانخان، محمدشاه پسر حجاج سلطان را به کرمان فرستاد، چون در این هنگام نصرت مَلِک شورش کرده و در قلعه بم متحصن شده بود (وصاف حضره، ص 181). بر طبق مطالب تاریخ آلمظفر، امیر مبارزالدین (700-765) از شاهان آلمظفر، پس از چهار سال محاصره قلعه بم، آن را گشود (کتبی، ص 44-45) و سرانجام در قلعه بم درگذشت. بم در دوره آلمظفر رو به ویرانی نهاد (همان، ص 144). حمدالله مستوفی قلعه بم را همان قلعه هفتواد دانسته است. به نوشته او «کرم هفتواد در بم بترکید» (ص 140). در 742، هنگام یورش امیر مبارزالدین به قلعه بم، اخی شجاعالدین خراسانی که مدتی کوتوال قلعه بم بود، ارگ بم را تعمیر کرد و آماده دفاع شد (وزیر کرمانی، 1364 ش، ج 1، ص 483). در این هنگام، بم دارای خندق و حصاری بود (معینالدین یزدی، ج 1، ص 130) که کما بیش مطابق با خندق و حصار امروزی قلعه بم است. پس از حمدالله مستوفی، دیگران هم بم را همان قلعه هفتواد دانستهاند، از جمله معینالدین یزدی در 767 مینویسد: «در خطه بم قلعهای است که از بلندی ایوان به عمارت سلیمان اشتهارد یافته است و در تواریخ عجم ذکر آن به دژ هفتواد مانده است» (ج 1، ص 123). در 811، میرزا ابابکر، از سرداران تیموری، در خطه بم، شهر و بلوکات پیرامون آن را مدتی تصرف کرد (خواندمیر، ج 3، ص 571). در اوایل قرن نهم، مردم در بیرون از قلعه بم هم ساکن بودهاند، زیرا طبق مطالب رساله مقامات عرفای بم (اوبن، ص 178) «چون ابابکر به بم آمد، لشکر از هر طرف بر او گرد آمدند و او را ترغیب کردند به عمارت قلعه بم چنانکه حکم کردند که خلق بروند و بنیاد عمارت کنند و خانهها به اندرون قلعه برند.» در 857، طبق مطالب مقامای عرفای بم (همان، ص 124) هنگامی که سلطان سنجر ]=بابر میرزا[ کرمان را گشود، در بم قحطی پیش آمد «چنانکه در بم بر دو دولتخانه سید ]طاهرالدین محمد، از عرفای بزرگ بم[ بسیار خلق جمع میشدند و نان میگفتند و جان میدادند.» در 860، سیدطاهرالدین محمد، در این شهر به قتل رسید (همان، ص 129-131). به نوشته میرمحمد سعید مشیزی (بردسیری) در 1047، بم با جیرفت و نرماشیر و خبیص جزر ولایت اربعه به شمار میآمد (ص 95، 217، حاشیه). در 1105 که شاه سلطان حسین جانشین پدرش شد، محمود افغان نیز به ایران حمله کرد. محمود افغان در حمله به نرماشیر، به کوتوال قلعه بم نامه نوشت، اما حاکم با او همراهی نکرد (باستانی پاریزی، ص 380). پس از محمود، اشرف غلزائی بر سر کار آمد. در این دوره اوغانان ]=افغانها[ توانستند بم را مانند گواشیر و نرماشیر و خبیص و گَوک (گلباف کنونی) و رفسنجان تصرف کنند (وزیری کرمانی، 1364 ش، ج 2، ص 651). در 1209، لطفعلی خان زند از دست لشکریان آقامحمد به قلعه بم گریخت (سپهر، ج 1، ص 69). او مسافت شهر کرمان تا قلعه بم را که 34 فرسنگ بود، در یک شبانهروزی طی کرد (موسوی اصفهانی، ص 389). پس از آن، آقا محمدخان قاجار (حک: 1200-1211) ششصد اسیر را در کرمان زد، و سرهای آنان را با سیصد اسیر به بم فرستاد، حاکم بم نیز آن سیصد اسیر را به قتل رسانید و با سرهای این نهصد تن منارهای در شهر برپا کرد که هفده سال پس از آن (1226) سیاح انگلیسی، پاتینجر، آن را به چشم خود دید (ص255، پانویس 2). به نوشته او بازار بم بزرگ و پر از انواع کالاها بود (ص 230). به نوشته شیروانی در 1248، بم هزار خانه داشت و دارای میوههای گرمسیری و سردسیری بود (ص 148). به نوشته اعتمادالسلطنه، در 1255 «آقاخان محلاتی، ابنشاه خلیلالله رئیس طایفه اسماعیلیه که سابقاً به بم متحصّن شده بود، اطمینانی یافته به دارالخلافه آمد» (1363-1367 ش، ج 3، ص 1649). به نوشته وزیری کرمانی (1354 ش، ص 94) آقاخان محلاتی در 1253 پس از شورش، قلعه بم را مامن خود ساخته بود. در 1271، ارگ بم تعمیر شد (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ج 1، ص 95). در 1293، به نوشته وزیری کرمانی (1354 ش، همانجا)، در بالای ارگ بم آسیای بادی بود که با باد شمال به حرکت در میآمد. در دوره ناصرالدین شاه، در 1268، دو رشته قنات در بم و نرماشیر احداث شد (اعتمادالسلطنه، 1363 ش، ج1، ص 92). در این دوره منسوجات بم معروف بود (اعتمادالسلطنه، 1367-1368ش، ج1،ص 470). در 1297 فیروزمیرزا فرمانفرما در سفرنامه کرمان و بلوچستان مینویسد: «شهر (بم) که در زیر ارگ واقع شده بکلی خراب میباشد که خانوار هم ساکن نیست» (ص 7). منابع: ابناثیر، الکامل فیالتاریخ، بیروت 1405/1985؛ ابنحوقل، کتاب صورهالارض، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابنخرداذبه، کتاب المسالک و الممالک، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابنرسته، کتاب الاعلاق النفیسه، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ ابنفقیه، مختصر کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق، قاهره ]بیتا[؛ ابراهیمبن محمد اصطخری، کتاب مسالک الممالک، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران 1363-1367 ش؛ همو، المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج 1، تهران 1363 ش؛ همو، مرآه البلدان، چاپ عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث، تهران 1367- 1368 ش؛ احمد بن حامد افضلالدین کرمانی، عقدالعلی للموقف الاعلی، چاپ علیمحمد عامری نائینی، تهران 1356 ش؛ ژان اوین، «مقدمه بر دو رساله صوفیانه، مقامان طاهرالدین محمد و شمسالدین ابراهیم»، فرهنگ ایران زمین، ج 2 (1333 ش)؛ ایران. وزارت کشور، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبانماه 1316، تهران ] بیتا[؛ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، سیاست و اقتصاد عصر صفوی، تهران 1357 ش؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبداله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، پیروت 1407/1987؛ هنری پاتینجر، مسافرت سند و بلوچستان، اوضاع جغرافیائی و تاریخی، ترجمه شاهپور گودرزی، تهران 1348 ش؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1340 ش؛ حمداللهبن ابیبکر حمدالله مستوفی، کتاب نزهه القلوب، چاپ گیلسترنج، لیدن 1915، چاپ افست تهران 1362 ش؛ غیاثالدینبن همامالدین خواندمیر، تاریخ حبیبالسیر، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1353 ش؛ ذوالفقار کرمانی، جغرافیای نیمروز، تهران 1374 ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج 8: استان هشتم (کرمان و مکران)، تهران 1355 ش؛ رشیدالدین فضلالله، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمد شفیع، لاهور 1364/1945؛ پرسی مولزورث سایکس، سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ترجمه حسین سعادت نوری، تهران 1336 ش؛ محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ: سلاطین قاجاریه، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران 1344-1345 ش؛ زینالعابدین بناسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحتنامه، تهران 1315، محمد بن جریر طبری،تاریخ الرسل و الملوک، چاپ دخویه، لیدن 1879-1896، چاپ افست تهران 1965؛ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، متن انتقادی، مسکو 1963-1971؛ فیروز میرزابن عباسمیرزا فرمانفرما، سفرنامه کرمان و بلوچستان، چاپ منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران 1360 ش؛ قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ کارادووو، متفکران اسلام، ترجمه احمد آرام، ج 1-2، تهران 1363 ش؛ کارنامه اردشیر بابکان، با متن پهلوی، آوانویسی، ترجمه فارسی و واژهنامه، چاپ بهرام فرهوشی، تهران 1354 ش؛ محمود کتبی، تاریخ آلمظفر، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1364 ش؛ هاینس گویه، «ارگ بم» ترجمه کرامتالله افسر، در نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، چاپ محمد یوسف کیانی، تهران 1365 ش؛ محمد مهدی محلاتی، جغرافیای شهر بم، تهران 1367 ش؛ محمدبن ابراهیم، تاریخ کرمان: سلجوقیان و غز در کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1343 ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور، تهران 1376 ش؛ احمد مستوفی، شهداد و جغرافیای تاریخی دشت لوت، تهران 1351 ش؛ محمد جواد مشکور، «نام خلیج فارس»، در مجموعه مقالات خلیج فارس، تهران 1369 ش؛ محمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، تهران 1369 ش؛ علی بن محمد معینالدین یزدی، مواهب الهی، چاپ سعید نفیسی، تهران 1326 ش؛ محمد بن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن 1967؛ محمدصادق موسوی اصفهانی، تاریخ گیتیگشا، با مقدمه سعید نفیسی، تهران 1363 ش؛ تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب، تهران ]تاریخ مقدمه 1358 ش[؛ احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1362 ش؛ همو، جغرافیای کرمان، چاپ باستانی پاریزی، تهران 1354 ش؛ عبدالله بن فضلالله وصاف حضره، تحریر تاریخ وصّاف، به قلم عبدالمحمد آیتی، تهران 1346 ش؛ یاقوت حمودی، معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لابیزیک 1866-1873؛ چاپ افست تهران 1965؛ احمدبن اسحاق بعقوبی، البلدان،ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران 1356 ش؛
90/12/14::: 11:38 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
مسجد پامنار{ خیابان شهید فتحعلیشاهی – قرن هشتم (سال 789 هجری قمری همزمان با سلطان عمادالدین احمد پسر امیر مبارزالدین محمد)امسجد پامنار یکی از مساجد قدیمی کرمان به شمار می رود که تاریخ بنای آن به قرن هشتم هجری ( دوران حکومت آل مظفر) می رسد . سردر ورودی ، مناره مسجد، کاشیکاری مفرق و مقرنس سازی آن ، نظر باستان شناسان را به خود جلب نموده است.
مجموعه گنجعلی خان {میدان و بازار 1005 – مدرسه 1007- آب انبار1019 – حمام 1020 هجری قمری}این مجموعه، ابراهیم خان ظهیرالدوله از حکام دوران پادشاهی فتحعلی شاه است.این مجموعه از بازار ، حمام ، آب انبار، مدرسه و خانه مدرس یا خلوت ، تشکیل گردیده و در ساخت آن تا حدود زیادی از فضاهای معماری صفویه الهام گرفته شده و هم اکنون به عنوان یکی از ارزشمند ترین مجموعه ها و زیباترین آثار تاریخی کرمان محسوب می شود.
ارگ بم{قبل از اسلام}ارگ بم ، بزرگترین شهر خشتی جهان بوده که قدمتی بیش از 2200 سال بر آن متصور است . این بنا در شمال شرقی بم بر فراز تپه ای آذرین قرار گرفته است و از چهار قسمت ، 38 برج دیده بانی ، یک خندق و بارویی عظیم تشکیل شده بود. مساخت ارگ در حدود 20 هکتار است.
دور تا دور ارگ ، خندقی عمیق بوده که طی قرن ها این مجموعه را از یورش ها حفظ کرده است .مصالح اصلی بنا، خشت خام و گل رس است. به ندرت سنگ ،آجر و تنه خرما نیز در بنای ارگ به کار رفته است.
از مکان های شناخته شده ارگ بم یک راهروی اصلی است که در گذشته بازار بوده و علاوه بر این در مجموعه ارگ بم آثاری از بقایای آتشکده دوره ساسانی ، زروخانه، حمام عمومی ، اصطبل، سربازخانه ، زندان ها و عمارت چهارفصل نیز باقی بوده است که متأسفانه در زلزله دی ماه 82 تخریب شدند.
در این بنای بزرگ خانه های عمومی متصل به هم ساخته و به یکدیگر راه داشته اند. در بعضی از خانه ها آثاری از حمام های خصوصی دیده می شود و نیز اصطبل ها در مکانی جدا از خانه ها قرار داشته اند.
تعدادی از خانه های ارگ دوطبقه ساخته شده بودند که این امر نشان از روند ازدیاد جمعیت دریکی از دوره های گذشته دارد.
زروخانه ارگ به شیوه سایر ورزشگاه های سنتی از چهار ایوان ، یک گنبد و گود تشکیل شده بود.
در دوره اسلامی ، مجموعه ارگ عبارت بود از : دو مسجد، به نام های : مسجد جامع و مسجد حضرت محمد (ص) و یک حسینیه شامل یک صحن ، یک ایوان دو طبقه و چند اتاق ، همچنین سه منبر خشتی نیز در حسینیه وجود داشت. قسمت حاکم نشین ارگ از دو قسمت تشکیل شده بود : عمارت چهار فصل و خانه حاکم نشین . عمارت چهار فصل سه طبقه و قصر حکومت بوده و کلیه اوامر و احکام حکومتی در این عمارت صادر می شده است . در کنار عمارت چهار فصل یک حمام اختصاصی و یک چاه آب نیز وجود داشته اما آب آشامیدنی ساکنان ارگ از چاه هایی در حیاط خانه هایشان تأمین می شده است. ارگ بم ظاهرا تا 180 سال پیش مسکونی بوده است.
امامزاده حسین جوپار { دوره صفویه }این بنا که آرامگاه یکی از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است مشتمل بر حیاط ، حرم ، گنبد و رواق است و در دوره صفویه بنا گردیده است.
پیر بابا مسافر { قرن هفتم هجری}از جمله بناهای قدیمی شهداد است که قدمت آن به قرن هفتم هجری می رسد.
میمند { بیش از پنج هزار سال قبل از اسلام}
روستای میمند در 36 کیلومتری شمال شرقی شهر بابک قرار گرفته است و زمان بنای آن به دوره های قبل از اسلام می رسد . این بنا حدود 350 اثر معماری صخره ای دارد که در دل کوه کنده شده و عمق برخی از آنها به 25 متر می رسد.
مجموعه حاج آقا علی { دوره قاجاریه }این مجموعه در نزدیکی مجموعه ابراهیم خان و در اواخر قرن سیزدهم هجری ساخته شده و مشتمل بر : مسجد ، آب انبار ، کاروانسرا و بازار است . مسجد حاج آقا علی با الهام از مسجد وکیل شیراز بنا گردیده و دارای چهل ستون سنگی یکنواخت می باشد این مجموعه را حاج آقا علی ، مشهور به زعیم الدوله ، ساخته و نیز خانه او در رفسنجان شکوه معماری گذشته را به تماشا می گذارد.
اهم آثار تاریخی و مکانهای دیدنی به تفکیک شهرستان عبارتند از:
شهرستان بافت:- تپه یحیی ، یکی از ارزشمند ترین و yنی ترین مکان های باستانی ، واقع در روستای صوغان ، بخش ارزوئیه و به دوران پیش از تاریخ تعلق دارد. تل تخت قیصر در روستای سید مرتضی ، بخش رابر واقع است شهرستان بردسیر:- آسیاب آبی واقع در شهر گلزار و به دوران قاجاریه تعلق دارد. شهرستان بم:- مجموعه تاریخی ارگ بم در حومه شهر بم قرار دارد و بنای اولیه آن متعلق به دوره ساسانی است. شهرستان جیرفت:- شهر قدیمی جیرفت(دقیانوس) در غرب جیرفت واقع است و به دوران پیش از تاریخ تعلق دارد. شهرستان راور:- مقبره حاجیه معصومه در شهر راور قرار دارد به دوران صفویه تعلق دارد. شهرستان رفسنجان:- قیصریه در انتهای بازار شهرستان رفسنجان قرار دارد و متعلق به دوره آل مظفر می باشد. شهرستان زرند:- امامزاده بهاء الدین در روستای خالق آباد در 25 کیلومتری شمال غرب شهر زرند قرار دارد. شهرستان سیرجان:- قلعه سنگ واقع در روستای سعید آباد سیرجان و متعلق به دوره ساسانی است. شهرستان شهربابک:- دره و دهکده صخره ای میمند در 36 کیلومتری شهربابک (روستای میمند) واقع است. متعلق به دوره تاریخی می باشد. شهرستان عنبرآباد:- قلعه ملک آباد زاخت در ملک آباد عنبر آباد قرار دارد و متعلق به دوران سلجوقیان است. شهرستان قلعه گنج:- تپه کلات مالک،تپه رمشک،تپه باستانی چیل آباد ،تپه گل بزرگ،گل کوچک،تم حسنی،نهرندگان ،هرمز ،گوربندان،پا کلات، تمگران، رمشک، تم سرخ، تپه تم سفید، تپه راین قلعه، کلاتک پاتعلی، شهر حیدر. شهرستان کرمان:- مسجد امام(ملک) در شهر کرمان واقع است و متعلق به دوران سلجوقیان است. شهرستان کوهبنان:- خانقاه ابوسعید ابوالخیر در کوهبنان واقع است و متعلق به دوران اسلامی اشت. شهرستان کهنوجان:- تمب میش پدام در رودبار قرار دارد و متعلق به دوران اشکانی است. شهرستان منوجان- قلعه منوجان در نزدیکی شهر منوجان قرار دارد.
90/12/14::: 11:33 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
آثار و بناهای تاریخی از غنی تری عناصر فرهنگ مادی هر سرزمین که نشانه تمدن نیاکان آن جامعه و شناسنامه ای برای بیان موجودیت یک تاریخ است،آثار باستانی بجای مانده آن اقلیم می باشد.
در جای جای سرزمین پهناور اسلامیمان- بخصوص در اقلیم ایرانیان باستان(کرمان)-آثار و نشانه هایی از تاریخ کهن و دیرینه کشورمان وجود دارد که هر یک از آنها گوشه هایی از تمدن و نشانه هایی از تاریخ کهن و دیرینه کشورمان وجود دارد که هریک از آنها گوشه هایی از تمدن و تاریخ پر افتخارمان را باز می نمایند.حفظ و حراست از این آثار و ابنیه علاوه بر این که باعث پاسداری از قدمت و دیرینگی تاریخی سرزمینمان را سبب می شود، می تواند زمینه ساز رشد و توسعه صنعت گردشگری نیز شود و مشتاقان و علاقه مندان به دیدار از این قبیل آثار و ابنیه را از داخل یا خارج به دیدار مواریث فرهنگی گرانسنگ این دیار،روانه نماید.
نکته مهم در خصوص آثار و بناهای تاریخی اینکه ، اگر چه معمولا جاذبه هایی چون مشتاقیه ، گنبدجبلیه،مسجد جامع،مسجد امام(ملک) و .... در کرمان ، و آثاری چون آستانه شاه نعمت الله ولی،باغ شاهزاده در ماهان و آستانه شاهزاده حسین در جوپار و ارگ تاریخی در بم مورد بازدید قرار می گیرند ، اما نباید فراموش کرد که آثاری با قدمت بیشتر چون :تپه یحیی در صوغان بافت،مجموعه سنگی میمند،تل ابلیس در بردسیر،آقوس شهداد و ویرانه های شهر دقیانوس یا شهر دسیوس جیرفت در گستره جغرافیایی این دیار وجود دارد که طول عمر برخی مانند مجموعه میمند به قریب 10 هزار سال پیش از این می رسد،اثری که رد پای تاریخ و فرهنگ این دیار به شمار می رود و نشان از مردمانی است که فرهادگونه با تیشه عشق و ایمان ، دل سنگ را شکافته و نقشی از همت و حمیت خود را بر سینه کوه نشانده اند.
البته قابل ذکر است که کرمان از لحاظ ابنیه تاریخی موجود جزو پنج شهر اول ایران به حساب می آید.
جاذبه های تاریخی مشهور این دیار:
مزار شاه نعمت الله ولی کرمانی[ماهان،840 هجری قمری] بر مرقد شاه نعمت الله ولی دیدم که نوشته اند با خط جلی بخش اصلی آستامه شاه نعمت الله ولی که همچون نگینی برتارک این دیار می درخشد،از یادگارهای احمد شاه بهمنی دکنی،از ارادتمندان شاه نعمت الله ولی است.و بقیه در زمان شاه عباس اول ،محمد شاه و ناصرالدین شاه ،ایجاد شده است.
بر روی کتیب? درب ورودی بقعه می خوانیم :شهاب الملک الدنیاوالدین.... احمدشاه ابوالمفازی و تاریخ اتمام 840 هجری قمری.
توالی صحن های آستانه، از ورودی خیابان اصلی به این شرح است: صحن اتابکی:این صحن در زمان علی اصغر خان اتابک،صدراعظم ناصرالدین شاه و با وجود نامبرده ساختهشده است.
صحن وکیل الملکی:محمد اسماعیل خان وکیل الملک ، بنا کرده و مرتضی قلی خان فرزند وی نیز دو مناره و سردر بر آن اضافه نموده است.
رواق وکیل الملکی: در جنوب این رواق ،مقبره امیر نظام گروسی ادیب و سیاستمدار و حاکم کرمان (1317 هجری قمری) قرار دارد.
حرم:بنای آن بدستور احمد شاه دکنی احداث گردید. رواق شاه عباسی : بر سر در این رواق ، نام مقدس دوازده امام بر روی فولاد به صورت برجسته نوشته شده و از نفائس به شمار می رود.
صحن میر داماد: در زمان شاه عباس ، بنا گردیده است. صحن حسینیه: مناره های این صحن هر کدام 6/41 متر ارتفاع دارد که در زمان محمد شاه قاجار بنا گردیده و در جریان زلزله 1360 شمسی آسیب دیده و سپس مورد بازسازی قرار گرفته است.
توضیح اینکه صحن مزبور بوسیله پلی به خانه بیگلربیگی متصل می شده که در جریان سیل 1311 تخریب و خانه مذکور از آستانه جدا گردیده است . این خانه در حال حاضر معروف به باغ متولی باشی است. ضمناً کتابخانه و موزه این مجموعه از جاذبه های دیدنی آستانه به شمار می روند.
باغ شاهزاده ماهان {ماهان – 1298 هجری قمری}باغ شاهزاده یکی از عالی ترین و زیباترین باغ های سنتی ایران محسوب می شود . این باغ در نیم فرسنگی ماهان در دامنه کوه های تیگران جلوه گری می کند و از یادگارهای عبدالحمید میرزا فرمانفرما – حاکم کرمان ، در دوره قاجاریه (1297 هجری ) است . در جریان احداث و اساحه این باغ مردم منطقه دچار زحمات زیادی بوده اند ، گویند که چون خبر مرگ ناگهانی حاکم به ماهان بردند، بنایی که مشغول تکمیل سر در ساختمان بود ، تغار گجی که به دست داشت محکم به دیوار کوبید و کار را رها کرده و فرار نمود ، آن طور که جای خالی کاشی ها همچنان بر سردر ورودی خودنمایی می کند.
این باغ ، دارای سردر ورودی بسیار زیبا، عمارت شاه نشین و حمام می باشد. از قسمت های ارزشمند باغ، شبکه آب رسانی و حوض های آن می باشد که در محور مرکزی باغ قرار دارد.در جلوی عمارت اصلی ، حوض بزرگی با پنج فواره مشاهده می شود و آب این حوض که سرچشمه آن قنات معروف تیگران است به پاشویه سنگی اطراف آن ریخته و از آنجا به طرف ده شر شره آبشار گونه جاری می شود . این شبکه آبرسانی از نظر طراحی ، شاهکار محاسبه و دقت به شمار می رود. بازسازی با شاهزاده بعد از پیروزی انقلاب درسال 1370 همزمان با برگزاری کنگره خواجوی کرمانی انجام شد.
تخت درگاه قلی بیگ{درجنوبشرقی کرمان –منتهی الیه کوههای صاحب الزمان – بعد از اسلام}به صورت یک تخت با عمارتی مکعب شکل در وسط با طاقنماهایی در چهار طرف.«درگاه قلی بیگ» از نوادگان «بیرام بیگ» و از امرای اواخر دوره صفویه و رئیس ایل افشار در کرمان بوده.باستانی پاریزی می نویسد :«درگاه قلی بیگ» در جوار باغ بیرم آباد در دل کوه ساختمانی زیبایی به وجود آورد و در پایین کوه نیز دریاچه ای ایجاد نمود و آب قریه سرآسیاب را با مجرایی که در دل سنگ کنده بود به پایین دریاچه رساند آثار دریاچه هنوز باقی است. پسر درگاه قلی بیگ ، خاندان قلی بیگ در زمان نادر شاه حکمران کرمان شد. از فعالیت های حکومتی درگاه قلی بیگ اطلاعی در دست نیست . ولی سرانجام به سال 1108 هجری قمری وفات یافت و او را در همین مکان به خاک سپردند . سنگ مرمری بر روی قبر اوست که در پایین آن با خط ثلث صلوات بر دوازده امام و بالای آن اسم متوفی نقر شده . چند نفر دیگر از بزرگان این طایفه در این تخت مدفون می باشند از جمله مجد الاسلام و محمود دبستانی (امین لاسلام )و دختر پرویز دبستانی.
گنبد جبلیه (گنبد گبری/نبدزیگ){-شرق کرمان –سر راه مسجد صاحب الزمان – قبل از اسلام}پلان گنبد هشت ضلعی و روی اضلاع آن طاق نماهای متعددی به چشم می خورد. تاریخ دقیق و نحوه کاربرد بنا روشن نیست، اما از سبک معماری ، «آن گونه استنباط می شود که بنای مذکور مربوط به اواخر دوره ساسانی می باشد که در اوایل اسلام تعمیر و مرمت شده یا این که در اوایل اسلام با الهام از معماری ساسانی بنا گردیده است. گویا، در بنای گنبد از ملات مخصوصی استفاده شده است ( در روایات چنین آمده است دراین ملات از شیر شتر استفاده شده است) که هرگز پوسیدگی به خود نمی گیرد.
مسجد امام خمینی (مسجد ملک) {خیابان امام – قرن پنجم}بزرگترین مسجد کرمان است که سابقه تاریخی آن به قرن پنجم هجری ( در سال 478 زمان توران شاه سلجوقی) می رسد . این مسجد با شبستان های متعدد و صحن وسیع و قنات مستوره (منسوب به نام دختر توران شاه) که آب آن روزگاراز میان مسجد عبور می کرد ، جاذبه تاریخی خاص خود را حفظ کرده است. برج آجری و سه محراب گچ بری شده، در این مسجد دیدنی است.
مشتاقیه (سه گنبد) { میدا شهدا – 1206 هجری قمری – دوره قاجاریه}مشتاقیه مرکب از سه گنبد است که سه مقبره مشتاق علیشاه و شیخ اسماعیل و کوثر علیشاه را در خود جای داده.لازم به ذکر است که قبل از تدفین عرفای یاد شده ، این مکان مقبره میرزا حسین خان راینی حاکم کرمان (1202هجری قمری) بوده که به دلیل ارتباط مشتاق و حسین خان ، یاران او ، این نکان را ترجیح دادند.کاشیکاری و تزیینات داخل بنا چشمگیر است.
خواجه اتابک{ خیابان شهید فتحعلیشاهی – نیمه دوم قرن ششم}مقبره خواجه اتابک از بناهای قرن ششم هجری و آثار باستانی اواخر دوره سلجوقیان است.بنا از داخل چهار ضلعی و ازخارج به صورت هشت ضلعی ساخته شده است ازعمده ترین ویژگی های بنا، خطوط کوفی و ثلث با گچ و آجر در نمای داخل آن می باشد.
گنبد سبز{ورودی روبه روی باسکول در خیابان ابوحامد – قرن هفتم 640 هجری قمری}اثر مذمور از مدرسه و آرامگاه قراختائیان کرمان تشکیل می شده که در حال حاضر تنها در سر در ورودی مدرسه باقی مانده است. زیباترین اثر ایوان ، کاشیکاری معرق آن است که در نوع خود بی نظیر است. همچنین دو ستون پیچکی شکل دو طرف ستون ایوان چشمگیر است.
مسجد جامع { خیابان شریعتی/میدان شهدا – قرن هشتم – 750 هجری قمری(1349 م)}یکی از زیباترین مساجد ایران است که دارای سردررفیع ، صحن، ایوان و شبستان می باشد.این مسجد در دوران حکومت امیر مبارزالدین محمد مظفر سرسلسله ال مظفر بنا گردیده ( به شکرانه سالم بازگشتن از میدان جنگ اوغان و جرمان در قلعه سلیمان جیرفت ، احداث گردید) و تاریخ آن به موجب کتیبه سردر شرقی ، 750 هجری قمری است. ارزشمند ترین قسمت بنا ، کاشیکاری معرق محراب و سر در شرقی مسجد است.
90/12/14::: 11:32 ص
اولین دیدگاه را شما بگذارید
پیامهای عمومی ارسال شده
+
شعار بزرگ ژاپنیها:<br>اگر یک نفر می تواند کاری را انجام دهد, تو هم می توانی آن را انجام دهی.<br>اگر هیچ کس نمی تواند کاری را انجام دهد, تو باید آن را انجام دهی.<br>نسخه ایرنی این شعار:<br>اگر کسی می تواند کاری را انجام دهد, اجازه بده آن را انجام دهد.<br>اگر کسی نمی تواند کاری را انجام دهد, چرا ما وقتمان را برای آن تلف کنیم؟!!!<br>
|